محیامحیا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

محیا فرشته دوست داشتنی ما

مادرم روزت مبارك

  زهرا كه رهش به جان و دل مي پوييم                با لطف خدا رضايتش مي جوييم تبريك ولادت گهر بارش را                             بر مهدي صاحب الزمان مي گوييم   زندگي بازتاب عشقي است كه عمري به پايم ريختي و من در حسرت يك لحظه ستايش شاسيته تو مانده ام مادرم  اي اسمان پر ستاره ام كه مهرت تا ابد در دلم جاي دارد روزت مبارك. جاودانه بمان دوستت دارم. سلام دوستان گلم روز بزرگداشت م...
30 فروردين 1393

سیزده بدر 93

سلام محیاجونم مثل همیشه شما خوابیدی و من تونستم بیام نت این وبلاگتو یه سر و سامانی بدم . میخواستم با عکسای اتلیه بیام ولی متاسفانه هنوز نرسیدیم بریم بگیریم. عوضش کلی عکس و خبر دارم. اول بریم سراغ سیزده بدر امسال که خیلی خوش گذشت البته خداروشکر تا امسال هرسال سیزده بدر خوش میگذره. راستش بابایی و مامانی من میگفتن چون ایام فاطمیه است بیرون نریم ولی بالاخره تصمیم گرفتیم بریم خونه پدربزرگ من ، که خیلی جای باصفاییه من خیلی خاطره با این خونه دارم اخه تاچند سال پیش تو همین خونه زندگی میکردیم. خونواده عمو علی و عمه من هم که از تهران اومده بودن نیز با ما بودن خیلی خوش گذشت البته بارون نذاشت زیاد بمونیم و ساعت 5 بساطمون رو جمع کردیم. همین که رسیدیم خ...
16 فروردين 1393

چهارده ماهگی عسلم و سال تحویل93

   سلام دوستان عزیزم. سال نو رو به همه شما نازنینان تبریک میگم. هر آنچه نزد خدای مهربانم بهترین است را  در سال جدید برایتان ارزومندم. سالی که گذشت تجربه ای بس ناگفتنی برای من بود. در این سال دوستانی یافتم که ندیده نگران حالشان میشوم با شادیشان ،خوشحال و با اندوهشان غمگین می شوم. آموختم که فاصله ها هیچ گاه مانعی برای دوستی ها نبوده و انگار دوستی ها پایدارتر است. و اما یکسال با تمام خوشی و  ناخوشی هایش گذشت. ممنونم از خدای مهربانم که باز ما را شرمنده الطاف بی کرانش کرد. عاشقانه می پرستمت یگانه معبودم. و اما... دختر نازنینم و اینک دومین بهار عمرت را تجربه میکنی شیرین زبونم این قدر بزرگ شدی که مامانی که باهات در...
4 فروردين 1393
1